از زمانهای دور تاکنون فیلسوفان، نظریهپردازان و رهبران بزرگ مذهبی درباره ثروت فراوانی که در سیاره زمین وجود دارد صحبت کردهاند، تفاوت میان آگاه بودن از میزان ثروت موجود در دنیای اطرافمان و به دست آوردن سهمی از آن یکی از درسهای مهمی است که ما به کره خاکی آمدهایم تا آن را بیاموزیم و آن همان هنر کنترل انرژی و نیروهایمان و ابراز و متجلی کردن افکار و عقایدمان است.
ما در دنیایی سه بعدی زندگی میکنیم که انرژی، افکار و احساساتمان را به ما منعکس میکند. اغلب ما مهارت لازم را برای بروز این تکنیک نداریم و زمان زیادی لازم است تا آن را یاد بگیریم. اما این تکنیک خود یک نعمت خدادادی است.
دنیایی را تصور کنید که در آن هر چیزی را که به آن فکر میکردید، احساس میکردید و یا بیان میکردید میتوانست بلافاصله در برابر شما ظاهر شود. در آن صورت شما میتوانستید میلیونها دلار اسکناس نو و یکدست را در عرض 30 ثانیه روی میز آشپزخانهتان ظاهر کنید و زمانی که احساس ترس یا اضطراب به شما دست میداد هیولایی مقابل یخچال آشپزخانه ظاهر میشد که سعی داشت ناهار شما را بخورد. ما به این دنیای سه بعدی میآییم در حالی که قادر نیستیم افکار و احساساتمان را در مقابل چشمانمان ظاهر کنیم و این به دلیل عدم مهارت ما در به کارگیری این تکنیک میباشد اگرچه این مسأله باعث میشود تا واقعیت بخشی به افکار و احساساتمان را بدون آسیب دیدن و به مرور بیاموزیم. ثروتهای طبیعی در اطراف ما بسیار زیاد هستند و یافتن آنها کار دشواری نیست. کافی است نگاهی به درختان میوه در پاییز بیندازید و شکوه زندگی را دریابید. پول چیزی نادر و دست نیافتنی نیست و به میزان فراوان در اطراف ما وجود دارد.
بر اساس محاسبات صورت گرفته اگر همه ثروت دنیا به طور مساوی میان همه مردم تقسیم شود، هر کدام از ما یک میلیونر خواهیم شد. بنابراین ثروتمند شدن برای هر کسی امری طبیعی است و در حالت عادی همه ما «ثروتمند» هستیم. اغلب ما در مسیر زندگیمان تنها چیزی که آن را کسب میکنیم احساس فقدان و کمبود، یأس و نومیدی، سردرگمی و آشفتگی است و این که در کنترل زندگی خود ناتوان هستیم.
با عقاید و افکار مخرب و ناامید کننده، خشم و احساسات بازدارنده در ذهن برتر، شیرینی موفقیت را خواهیم چشید در حالی که زندگی یعنی انرژی، پول یعنی انرژی و هر دوی آنها به میزان زیادی در جهان اطراف ما وجود دارند.
برای شروع تصور کنید مقدار بسیار زیادی پول در اطراف شما وجود دارد.
شاید به نظر احمقانه بیاید ولی بهتر است هر روزتان را با گفتن این جمله که «به قدر کافی در اطراف من پول وجود دارد» شروع کنید. در واقع میلیونها دلار پول در اطراف شما وجود دارد که شما آن را در نظر نگرفتهاید حتی بیشتر از آن چیزی که تا به حال خرج کردهاید و این بسیار مهم است که شما این مسأله را درک کنید. به خاطر داشته باشید که میلیونها میلیونر در اطراف شما وجود دارند، افراد ثروتمند و دوستداشتنی که شما میتوانید محصولات خود را به آنان بفروشید و خودتان یک میلیونر شوید. ما همگی به گونهای تربیت و رشد پیدا کردهایم که تصور میکنیم وجود کمبودها امری کاملاً طبیعی است. ولی این چنین نیست. چنین تصوراتی صرفاً ریشه در مسایل روانشناختی دارند که موجب ایجاد ترس در افراد شده و باعث میشود آنها نتوانند بر زندگی خود مسلط شده و به خواستههایشان شکل واقعی ببخشند. اغلب مردمی که دارای طرز فکری محدود و بسته میباشند هیچ درکی از این مسأله ندارند که به واقع مقدار زیادی پول در دسترس هر فردی قرار دارد و فقط کافیست «خم شده و آن را جمع کند».
اگر نگاهی به کتابهای مقدس بیندازید متوجه خواهید شد که آنها سرشار از نکات و جملات مفید و مثبت میباشند که امید را به انسانها القا میکنند. در هیچ یک از این کتاب های مقدس مانند انجیل، تورات، ویا قرآن نکتهای مبنی بر اینکه پول و ثروت و کسب آن امری ناپسند میباشد، ذکر نگردیده است.
به هر حال از آنجایی که همه ما ترس را به خوبی آموختهایم طبیعی است که پول از نظر ما امری بد و زیانآور است و ثروتمندان افرادی دروغگو و غیر قابل اعتمادند و افراد کمی را از سود خو منتفع مینمایند. اگرچه قدرتهای اقتصادی سیاره ما پولهای هنگفتی را صرف پشتیبانی و حمایت از مؤسسات و دولتهای قدرتمند مینمایند این مسأله نمی تواند مانع از رسیدن ما به سهم عادلانهای از ثروت بشود.
اگر شما فکر میکنید که پول بد و کثیف است بنابر این ایجاد تغییر در افکارتان نسبت به پول کمی دشوار خواهد بود. ولی بالاخره روزی شما خواهید پذیرفت که پول چیز بدی نیست و ثروت امری طبیعی و حتی معنوی میباشد و از آن مهمتر این که خواهید دید که پول داشتن لزوماً افراد دیگر را از داشتن این نعمت محروم نخواهد کرد.
بسیاری از معلمان بزرگ کوشیدهاند تا این باور را در ذهن افراد شکل دهند که داشتن ثروت امری پسندیده و حتی معنوی است و قدرت افکار اشخاص است که میزان ثروت را افزایش میدهد.
اگر شما فرد ثروتمندی باشید میتوانید پولتان را صرف امور خیریه در جهت پشتیبانی از مردم نیازمند نمایید و بدین طریق سرعت کسب ثروتتان را افزایش خواهید داد.
همانگونه که همه جا خاطرنشان کردهام هر روز میلیاردها دلار پول در سراسر جهان از طریق امواج الکترونیکی در جریان هستند، این علائم و امواج الکترونیکی همین حالا در حال عبور از بدنتان میباشند، همانطور که امواج صوتی و تصویری در حال عبورند. کمی درباره میلیونها دلار پولی که در حال حاضر از دستتان عبور میکند فکر کنید و تصور کنید که اگر مچ دستتان را کمی خم کنید قادر خواهید بود آنها را متوقف کنید و بدین ترتیب این پولها در کف دستتان قرار خواهد گرفت. یادتان باشد که حرکت ذهن بسیار سریعتر از حرکت مچ دستتان میباشد و میتواند ثروت زیادی را عاید شما کند.
پول چیز خوبی است در حالیکه حرص و طمع چیز بدی است. هنوز بسیاری از افراد ثروت را نفرتآور دانسته و دلیلی برای ثروتمند شدن نمیبیننند و ترجیح میدهند شخصی بسیار معنوی و بخشنده بوده متکی به نیروی الهی باشند با قلبی مهربان و سخاوتمند نسبت به هر کسی که با او برخورد مینمایند.
یکی از تصورات درونی که ما باید آن را درک کنیم این است که در واقعیت وجود ما دوگانگی امواج ذرهای وجود دارد و این به معنای آن است که آن چیزی که ما از خودمان میبینیم فقط شکل جامد ندارد و همه چیز در حالت نوسان و یا امواج آشفته میباشد، البته توضیح آن کمی دشوار است. هر چیزی در حالت موج و نوسان آشفته و مبهم باقی میماند تا زمانی که به حالت قابل لمس و در یک مکان مشخص تغییر پیدا کند.
در علم متافیزیک (ما بعد الطبیعه) پول و طرز فکر ما در مورد پول از همان قوانین حاکم بر فیزیک کوانتوم (علم ذرات) تبعیت میکند. اگر بخواهیم پول جزیی از زندگی ما بشود باید آن را از حالت رؤیا، آرزو، خواسته و شایدهایی مبهم و بالقوه به حالت قابل لمس یعنی یک اسکناس یا سکه در جیبمان و یا سپردهای در حساب بانکیمان درآوریم.
اگر شما بتوانید خود را در عمق وجودتان متقاعد کنید که هیچ بیعدالتی و تبعیضی وجود ندارد و یا باور کنید که پول درآوردن مشکل نیست با این کار ناگهان درهای ثروت را به روی خودتان باز خواهید کرد. چرا که با اینکار نفرت، خشم و عدم خودباوری را در خود از بین بردهاید و از حالت آشفتهای که در آن میپرسید : «اجاره را از کجا پراخت کنم؟» به حالت قابل لمس و بالفعل، در خواهید آورد و میدانید اجاره را چگونه پرداخت کنید، «چرا که چک هم اکنون در دست شماست.»
شما میتوانید با خارج کردن پول از شکل بالقوه (حالت موج آشفته و در نوسان) به شکل بالفعل (حالت قابل لمس) خودتان را به مرز پایانناپذیری از ثروت برسانید. صدای ذهن ما به طور خارقالعادهای در عالم ماوراءالطبیعه درها را به روی شما باز میکند و به مرزهای بیپایان ثروت و نقاطی سه بعدی، جایی که پول در آن جا به ما تحویل داده میشود، جایی که معاملات در آن جا صورت میپذیرند یعنی حالتی قابل لمس و واقعی به حالت مبهم و بالقوه و رؤیاگونه میرساند.
بنابراین برای اینکه بتوانیم به افکار و احساساتمان واقعیت ببخشیم باید خواستههایمان را به حالت قابل لمس در بیاوریم و یا افکار منفی را که در نوسان و موج آشفته هستند کنار بگذاریم. ما باید بدانیم که میتوانیم به هدفمان برسیم. وقتی در مورد جریان پولی خود فکر میکنید به خود بگویید : «راهی برای کسب ثروت وجود دارد و من حتماً آن را پیدا خواهم کرد.» این روش برای رفع مشکلات کوچک زندگی بسیار مؤثر میباشد.
در چند روز آینده زمانی را صرف متمرکز شدن بر خواستههای مادی خود صرف کنید. با افراد ثروتمند معاشرت کنید و به عوامل کسب ثروتشان دقت کنید و قاطعانه به خود بگویید : «پول خوب است». درست است که پول میتواند در جهت اهداف زیاانآور به کار رود ولی باید بدانید که پول به تنهایی هیچ قدرتی ندارد. برای تغییر در افکارتان باید بپذیرید که کسب ثروت امری پسندیده است. از طرفی شما نباید به پول و ثروت با عصبانیت و خشم بنگرید چرا که اگر شما خودتان را محدود نمایید نمیتوانید ثروتمند شوید. بنابراین وقتی با فردی که با لباس هایی زیبا سوار بر اتومبیل گرانقیمت خود شده است، مواجه شوید و آگاهانه یا ناآگاهانه با خود بگویید : «چه آدم غیر قابل تحمل و مغروری! من از این شیوه زندگی خوشم نمیآید. فقر و قناعت امری مقدس و خوب است.» در این صورت شما نیروها و انرژیهای خود را انکار کردهاید.
برای اغلب مردم کسب ثروت زیاد امری مشکل است و اعتقادی به اینکه روزی آن را کسب کنیم، نداریم. ما گاهی اوقات مرتکب حسادت در رابطه با دیگران میشویم. مثلاً وقتی به خانهای مجلل نگاه میکنیم،ممکن است بگوییم : «این خانهای نیست که بتوانم آن را داشته باشم.» و یا وقتی به وسایل و اشیاء گران قیمت نگاه میکنیم، میگویم : «این برای من خیلی گران است.» یادتان باشد که ثروتمند شدن در واقع امری ساده است به شرط آنکه اول از همه قادر باشیم با احساسات و افکارمان ارتباط برقرار کنیم. لازم نیست شما بلافاصله خود را در سوئیت درجه یک در یک هتل 5 ستاره تصور کنید تا از این طریق به خود نشان دهید که هر خواستهای برایتان روزی امکانپذیر خواهد بود.
به معنای دیگر شما میتوانید بگوئید : «من مجبور نیستم در یک هتل درجه یک اتاق بگیرم ولی مطمئناً من از آن لذت خواهم برد. به علاوه من از دیدن افرادی که اطاق درجه یک میگیرند هیجانزده میشوم.» در این حالت این تفکر منفی را که «پول بد است و فقر مقدس است را» به تفکر مثبت «ثروت خوب است و پول خود به تنهایی هیچ قدرتی ندارد» تغییر میدهید. از طرفی سپاسگزاری از پول و ثروتی که دارید میتواند به عنوان بخشی از برنامه روزانهتان باشد تا مسیرتان بر ای کسب ثروت بیشتر باز شود. به درخت آلویی که پر از میوه است بنگرید، مزرعه گندم را ببینید و گرمای خورشید را هنگام طلوع حس کنید.
همچنین کودک درونتان را با ستگارگان فراوانی که در آسمان شب وجود دارند آشنا کنید. هر یک از اینها نشانههایی از عالم هستی هستند که به یادتان میآورند که شما هدیهای به نام «زندگی» دریافت کردهاید. چند مرتبه در روز به خودتان بگویید : «در اطراف من پول زیادی وجود دارد و هم اکنون مقدار قابل توجهی از آن در دستان من قرار میگیرد.» سعی کنید این جملات را با صدای بلند تکرار کنید، چرا که وقتی شما خواستههایتان را با صدای بلند بیان میکنید در واقع برای دستیابی به آن دعا میکنید و به آن صورت واقعی میبخشید. هیچ اشکالی ندارد که شما گاهی خود را در موقعیتی که خواهان آن هستید، تصور کنید تا جایی که بتوانید به آن دست یابید. بیان خواستهها به معنای تأکید بر آنها است به گونهای که شما نهایتاً به آنها شکلی واقعی خواهید بخشید. بله البته شما آن را انجام خواهید داد.
پول فقط وسیلهای برای تسهیل زندگی ماست و به ما در ارتباط متقابل با دیگران کمک میکند و باعث میگردد که ما احساس احترام، خوب بودن و دلسوزی نسبت به دیگران بنماییم. خرج کردن پول در جهت رشد و تعالی خودتان نوعی ابزار خودباوری و اعتماد به نفس میباشد. آیا شما میتوانید واقعاً دنیا را دوست داشته باشید بدون اینکه خودتان را دوست داشته باشید؟
بسیاری از افراد هنوز قربانی این طرف فکر هستند که ارزششان را به خاطر وجود پول فراوان و حسابهای بانکیشان میدانند. در حالی که شما میتوانید با ارزش و ماندگار بمانید حتی اگر ورشکست شده باشید و هیچ پولی در حساب بانکیتان نباشد. ما میتوانیم پول را در سفرهای معنوی نیز به همراه داشته باشیم. ما می توانیم از پول دوستی، صداقت و بخشش را بیاموزیم و یاد بگیریم که چگونه از قدرتمان به درستی استفاده کنیم. گاهی اوقات ما از پول در جهت آزار و ایجاد وحشت و ترس در میان مردم و یا دستیابی به سودی ناعادلانه استفاده میکنیم. گاهی اوقات پول به ما نشان میدهد که ما تا چه حد مرموز و از آن بدتر چقدر انسان پست فطرت و پلیدی هستیم.
پول همانند آیینهای است که اگر به آن بنگریم، داستانهای زیادی را در مورد خودمان خواهد گفت. همچنین ما از این وسیله شگفتانگیز یعنی «پول»، اعتماد، ایمان و امید را میآموزیم، خودمان را باور میکنیم و سعی میکنیم خلاقتر عمل کنیم و دنیا را با تمام وجود و به خوبی ببینیم و انرژی مثبت و داشتههایمان را به دیگران هدیه دهیم و یاد بگیریم که همه اینها را صادقانه، به درستی و با عشق به دیگران انجام دهیم.
پول باعث میگردد تا ما به نیروهای ماوراءالطبیعه که با چشم قابل مشاهده نمیباشند اعتقاد پیدا کنیم و سپاسگزار نعمات عطا شده بوده و خداوند را فراموش نکینم. پول گاهی اوقات راه را نیز به ما نشان میدهد. پول دوستی است که گاهی پلید و نامطلوب میگردد ولی با وجود این یک دوست واقعی است. ما باید پول را باور کنیم همانگونه که دوستانمان را باور میکنیم بدون اینکه نقاط ضعف و ایرادشان را در نظر بگیریم، بله پول میتواند ما را به دوست داشتن بدون قید و شرط رهنمون سازد. شاید این مسأله عجیب به نظر بیاید اما حقیقت دارد.
در اینجا میخواهم تمرینی را به شما معرفی کنم که میتواند در کسب پول و ثروت بیشتر به شما کمک کند. شمعی را تهیه کنید و آن را در گوشه جنوب غربی اتاقتان قرار دهید. شما میتوانید کنار شمع چیزهایی را که مقدس و یا القا کننده قدرت میدانید قرار بدهید. سپس نامهای را به کائنات بنویسید و از آن تقاضای پول بنمایید. اجازه بدهید راجع به این موضوع کمی بیشتر توضیح بدهیم. همانطور که میدانید همه مار کار میکنیم و به مردم کمک میکنیم. مراقب آنها بوده و آنها را دوست داریم. در این حالت ما بیشتر از آن مقداری که انرژی مثبت ایجاد کردهایم، انرژی و زمان صرف بوجود آوردن آن نمودهایم. ولی همه ما مستحق آن هستیم که انرژی، زمان و پولی را که صرف دوستی و عشق ورزیدن به دیگران کردهایم به ما برگردانده شود و این تنها زمانی صورت خواهد پذیرفت که آن را بخواهیم، بنابراین بیایید بارها و بارها بخواهیم.
به کائنات بگویید «ای کائنات، من با پشتکار بسیار کار کردهام و به دیگران کمک کردهام و الان میخواهم که آن انرژی به من برگردد و من آن را به صورت پول نقد و همین حالا میخواهم.»
و سپس جملات دیگری را به آن اضافه کنید که شما خودتان را دوست دارید و خود را باور میکنید. شما دیگران را دوست دارید و آنها را باور میکنید. شما میدانید که دنیا پر از ثروت است و شما احساس میکنید که ثروتمند هستید و مستحق بدست آوردن مجدد پولهایی که خرج کردهاید میباشید.
شمع را روشن کنید و نامهای را که نوشتهاید کنار آن بگذارید. سپس هر روز زمان خاصی را به تعمق و تدبر اختصاص داده و در مورد بازگشت حتمی پولتان فکر کنید. این کار را تا زمانی که پولتان به دستتان برسد، ادامه دهید و خواستههایتان را به زبان بیاورید و مطرح کنید، تا زمانی که به پولتان برسید، هر هفته شمع را عوض کنید. اگر شمع در تمام طول این مدت روشن بماند، هیچ اشکالی ندارد فقط باید مراقب باشید که آن را در جایی مناسب قرار دهید.
. . . پس از مدت زمانی منتظر یک شگفتی باشید که شما را متحیر و مبهوت خواهد کرد. وقتی من این تمرین را انجام دادم پس از چند هفته بطور غیرمنتظرهای سی هزار دلار به دستم رسید. چه بازگشت زیبائی!
¤ نویسنده:سجاد ثقفی